دنیای تبلیغات- ندا میر- این حجمِ غیر قابل تحمل و آزارنده از بدلباسیِ گل درشت در جشن حافظ، بویژه از سوی بازیگران زن، پیش و بیش از آنکه مویدِ فقدان سلیقه شخصی و حتی عمومی باشد، نشانهی روشن بحران شخصیت/هویت کسانیست که در یک اقدام دستهجمعی خودشان را به دستِ تراوشات ذهنی ناموزون و غیرهارمونیک طراحانی سپردهاند که این روزها چون قارچ در محیط سمی و بیقاعده و غیرعلمی طراحی مد از هر سوراخی سر بر میآورند. با اصرار بر متفاوتنمایی بیمارگونهای که وقتی ریشهای در جهانبینی و کرکتر فرد/جامعه ندارد و صرفا بر پایهی آزمون و خطای رنگها و طرحهای من در آوردی عجیب استوار است، نتیجهای ندارد مگر تدارک سیرکی پر از دلقکِ رنگارنگ که به برج آزادی، کاشیکاریهای اصفهان، دسته بزرگی از پروانه و رز و سنبل آراستهاند. تصور اینکه قرار است این جمعیت، بنا به قواعد سلبریتی/ستاره الگودهنده پوشش عمومی باشند، تنم را میلرزاند. خب حق بدهید! فرض کنید برای یک شام دونفره صمیمی به یک رستوران شیک بروید و یک هو با هجوم ملکههایی با رداهای سوزن دوزی شده روبرو شوید. به شخصه احساس میکنم سوار ماشین زمان شدهام و در مراسم تاجگذاری نادرشاه افشار نشستهام. اصلا زیباییشناسی به کنار، این میان هیچکدام از این همه طراح و این همه پوشنده، کسی به راز فصلها آشنا نیست؟ لعنتیها تابستان است و هر فصلی قواعد رنگ و استایل ویژه خودش را دارد… میان اینهمه هیاهوی من خاصتر هستم، آن چه از دست میرود اصالت، کیفیت و زیباییست… غم انگیز نیست؟
تصاویر پوشش ها را در دو لینک زیر ببینید: