دنیای تبلیغات – بالاخره یک بازیگر ایرانی توانست به رکورد ۲ میلیون فالوئر در اینستاگرام دست پیدا کرد. نکته جالب آنکه این بازیگر سینما و تلویزیون ایران جزو سوپراستارهای سینما محسوب نمیشود و همچنین مدتی است که کار پرمخاطبی را در دست اجرا نداشته است.
به گزارش سرویس رسانه کافهسینما، بهنوش بختیاری بازیگر طنز سینما و تلویزیون ایران، امروز توانست زودتر از دیگر هنرمندان و حتی ورزشکاران ایرانی به دو میلیون فالوئر دست پیدا کند تا عنوان اولین ایرانی با دو میلیون فالوئر را به خود اختصاص دهد. الناز شاکردوست با ۱٫۹ میلیون فالوئر، مهناز افشار ۱٫۸ میلیون فالوئر و امیر تتلو با ۱٫۷ میلیون فالوئر در رتبههای بعدی قرار دارند. الازم به ذکر است تا چند ماه پیش الناز شاکر دوست نفر پر طرفدار ترین صفحه اینستاگرام را در ایران داشت.
بختیاری در همین رابطه در اینستاگرامش نوشت:
«ما دومیلیون نفرشدیم..اولین دومیلیونی ایران شدیم…فدای همتون…ازفالورهای عزیزم تشکرمیکنم که با خوب وبد من کنار اومدن..ازینکه این حقیرو قابل دونستید وهمراهیم کردید ممنونم..ما میتونیم با اتحادمون کلی کار مفید برای جامعه انجام بدیم..اگه دست همو بگیریم میتونیم کمک بزرگی به بالاتر رفتن فرهنگ کشورمون کنیم….خیلی وقتا کارام زیاد بود ولی به عشق شما پست میذاشتم که احساس صمیمیت بیشتری باهم داشته باشیم..چندین بار در اوج فشارهای روحی تصمیم به ترک شمارو داشتم اما خدا شاهده به عشق شما ایستادم وشکر که با حمایت همدیگه تا اینجا موندیم..فکر کنم اولین دومیلیونی ایران باشم واین فقط وفقط لطف خداست وشما..بین من وخدا..بین من وشما رابطه ای هست که خیلیا شاید ندونن..شاید باورش سخت باشه وشبیه زبون بازی باشه اما به امیرالمومنین من شما ومردم کشورم رو از ته ته دل وبا اعماق وجودم دوست دارم..هرچند گاهی بی مهری هم میبینم..اما میبخشم و با کینه زندگی نمیکنم…شلوپلتونم عشقولیاااا..دوستون دارم..سربازتونم..خاک پاتونم..کوچیکتونم..دست خدا وعلی به همراه شما….یاحق..یاعلی
منبع: کافه سینما
خانم بهنوش بختیاری تعریف جامع و درست و دقیق یک پرسونال برند است !
اینکه ۲ میلیون نفر را توانسته با ادبیات، پوشش و استایل سطح متوسط رو به پایین سلیقه همراه کند یعنی کارش را کرده است …
و اینکه در همین مارکت کسانی هستند که با شنیدن نام ایشون کهیر میزنند یعنی او برند شده است.
آقای نوریان من حرفم را رسما از شما پس میگیرم و اعلام میکنم بله شما درست اشاره کردید و خانم بهنوش بختیاری هم در حوزه مخاطب شناسی و هم در تعریف برند خز خود به شدت خوب و درست و مناسب عمل کرده است و خودش را بعنوان هنرپیشه ای به شدت عامه پسند آن هم عامه ای که هیچ سلیقه و تفکر جدی در حوزه ی هنر و ادبیات ندارد خوب جایگاه سازی کرده …
درود بر خانم جلوه گرامی
در این بخش که او در بین مخاطبانی که انتخاب کرده موفق عمل کرده -به شدت- شک نکنید.
اما در خصوص نگاهتان به عامه مردم، و نسبتی که برند ایشان دادید قطعا مخالفم با شما. او بخشی از بازار را برای خودش انتخاب کرده که اتفاقا به شدت محترم ، تعیین کننده و موثر با جامعه آماری گسترده است و به درستی خودش را برای آن مخاطبان پوزیشن کرده است. اساسا با ادبیات کمی رو به بالا و کمی رو به پایین مخالفم. مردم، مردم اند و هوشمندی خانم بختیاری در انتخاب بازارش قابل تحسین است.
قصه قصه ای است که پیشتر راجع بهش در فضایی دیگر گفته ام. اینکه نه ساخت فیلم های روشنفکر نمایانه توسط کیارستمی فضیلت است و نه ساخت فیلم های عامه پسند توسط ده نمکی رذیلت. هر کس بنا به سلیقه و مخاطبش مسیرش را تعیین می کند.
هر چند که با جمله : “خانم بهنوش بختیاری تعریف جامع و درست و دقیق یک پرسونال برند است ! ” قطعا مخالفم ولی با موفقیتش نه.
آقای نوریان عزیز
بر میگردیم به اختلاف جدی سلیقه و ادبیاتی که من و شما در این حوزه داریم… اینکه عده ای از جامعه تعریفی بازاری از هنر موسیقی، سینما و حتی شعر دارند و این تعریف بازاری و یا اگر با اغماض بخواهیم بگوییم عامه پسند و یا پاپ را قاعدتا تعداد بیشتری میپسندند و با آن ارتباط برقرار میکنند قطعا به قول شما فضیلت نیست و تنها میتوان از آن بعنوان هوشمندی در انتخاب جامعه هدف یاد کرد
ولی مفهومی که نباید فراموش شود رسالت هنر در ارتقا فرهنگ و سلیقه ی جامعه ست و نه حراب کردن آن
اینکه با استفاده ار شهرت و رسانه بخواهیم واژه های دم دستی و رویکردهای سطحی را در عموم مردم ترویج کنیم و برای تعداد بیشتر همراهان در این سطح مدال بدهیم و بگیریم، جای نگرانی دارد. به شدت جای نگرانی دارد چون این همراهان همان هایی هست که دست از فکر کردن های عمیق و توجه به بار فرهنگی و حتی زیبایی شناسی و سخت گیری درک و دید هنری بر میدارند و کیسه تخمه هایشان را در جیبشان میگذارند و به سخنرانی های این خانم و دوستان مشابهش گوش میدهند!
دورد بر خانم جلوه گرامی
در بخش دوم فرمایشات شما قطعا مخالفتی ندارم. که مبحثی فارغ از زاویه نگاهمان در کامنت های قبلی است.
نکته قابل توجه اینکه در دنیای امروز مردم هستند که آدم ها را انتخاب می کنند و حق دارند. اینکه هنرمندی با دغدغه های ارتقاء سلیقه مردم توسط همین مردم انتخاب نمی شود، قطعا نوعی بی عرضگی ارتباطی در ارتباط با مردم داشته است. مضاف بر اینکه تا به درجه انتخاب نرسد این قبلیل حرف ها نوعی شعار و پوز روشنفکری است که مشابهش هم در همین جامعه تبلیغات فراوان است که افراد با طرح های به ظاهر هنری وقتی اقبالی از آنها نمی شود، مردم را متهم اصلی و فاقد درک و سواد هنری لازم می دانند. نمونه موفق هم داریم. مهران مدیری که هم بلد است و هم عرضه اش را دارد که مردم قبولش کنند و مردم و سلیقه شان را ارتقاء دهد. این رویکرد اما افرادی که در لایه های دیگر جامعه مورد اقبال قرار گرفته اند را زیر سوال نمی برد.
رضا شکراللهی با اشاره به اینکه در حال خفه شدن در سیل غلط های املایی هستیم میگوید این موضوع را باید در دل خود مردم و با کمک چهرهها و برنامههای پرطرفدار و رسانههای پرمخاطب حل کرد.
این ویراستار در گفتوگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی شیوع اشتباههای نوشتاری اظهار کرد: بحث بر سر زبان فارسی بحثی است که دیگر شکل ملالانگیز پیدا کرده، اما جالب است که به جای پیشرفت، مدام پسرفت کردهایم. تا زمانی دراز بحث بر سر معادلهای فارسی، رسمالخط و آیین نگارش بود، اما مدتی است که از خیر همهی آن مباحث گذشتهایم، زیرا در حال خفه شدن در سیل غلطهای املایی هستیم.
او افزود: من به عنوان ویراستار و نویسنده نهایتاً بتوانم محتوای آموزشی در این مورد تهیه کنم، ولی رساندنش به انبوه مخاطبان از چه طریقی باید اتفاق بیفتد؟ آیا تعداد مخاطبان من اصلاً با مخاطبان چندین میلیونی برنامهای مثل «خندوانه» قابل قیاس است؟ وقتی بیشترین غلطهای املایی در همین شبکههای اجتماعی و پای صفحههای همین سلبریتیها بروز پیدا میکند، آیا به امکان و توان فوقالعادهی خود همین چهرههای مشهور در این قضیه فکر کردهایم؟
او دربارهی مسئولیت چهرههای مشهور بیان کرد: بازیگر یا خوانندهای که نزدیک به دو میلیون نفر فالوئر یا پیخوان دارد، خودش منبع انتشار غلطهای املایی مضحک است. واقعاً اگر یکی از این چهرههای محبوب یکی از انبوه پستهای لایکخورش را به روش درست نوشتن یک کلمهی غلط اختصاص بدهد، به اندازهی یک عمر تلاش فرهنگستان و آموزش و پرورش و امثال ما چهرههای نامحبوب روی مخاطب عام اثر نمیگذارد؟
این وبلاگنویس در ادامه بیان کرد: مثلاً در کشوری که تیراژ کتاب داستان به زحمت به سههزار نسخه میرسد، بیشتر از ۱۴۰ هزار نفر کتابی را که «خندوانه» معرفی کرده تهیه میکنند و میخوانند. حالا فرض کنید در هر یک از این برنامهها، فقط یک اعلان متنی سادهی ۱۵ ثانیهای پخش شود که مثلاً فرق «غالب» با «قالب» چیست؛ این کار قطعا موثر خواهد بود.
شکراللهی در پایان اظهار کرد: مسئله این است که آنهایی که در این زمینهها فکر میکنند، دستشان به جایی نمیرسد و آنهایی که دستشان میرسد، اغلب فکر نمیکنند. فرقی هم نمیکند که پایگاه خبری پربیننده باشد یا برنامهی محبوب « خنداونه» یا بهنوش بختیاری که بیشترین هوادار اینستاگرامی را در ایران دارد و یا تتلو که چشمهی زلالِ غلطنویسیهای محیرالعقول است! این مشکل را – اگر واقعاً بپذیریم که مشکل است – باید در دل خود مردم حل کرد و باید از طریق هر رسانه، شخصیت یا نهادی که آیین مردمی دارد، پیگیری کنیم.