دنیای تبلیغات- حامد مشکینی- برنامه و برنامه ریزی ،این واژه ها را بارها و بارها شنیدیم و حتی در سازمان یا محل کار خود بکار بستیم و برخی اوقات برنامه ریزی سازمانی ما با نگاه استراتژی محور صورت گرفته است.
برنامه ریزی استراتژیک به خودی خود هدف نیست ، بلکه تنها مجموعه ای از مفاهیم است که برای کمک به مدیران در تصمیم گیری استفاده می شود و هر چه این فرآیند یکپارچه تر باشد و تمامی ارکان سازمان را تحت سیطره خود در آورد ،موفقیتش بیشتر خواهد بود.
اما آیا تابحال به شخص خود با نگاه استراتژی محور نگریسته اید؟! شاید استفاده از واژه استراتژیک برای خودمان به عنوان یک انسان خیلی برایمان آشنا نباشد، اما مطمئنا در ادبیات و فرهنگمان به گونه های مختلف به ماهیت برنامه ریزی استراتژیک و داشتن هدف و… اشاره شده است که مهمترین و شاید کامل ترین آن ،بخشی از شعر حضرت مولانا جلال الدین است که می فرمایند:
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام ،آمدنم بهر چه بود؟ به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
این شعر به درستی به نگاه استراتژیک انسان اشاره می کند ،بطوری که در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک هم ۳ گام اساسی در نظر گرفته می شود که عبارتند از :
گام اول:شناخت جایگاه خود به عنوان یک انسان در جامعه هدف
گام دوم :برنامه و هدف ما برای آینده زندگی خود
گام سوم :طراحی تاکتیکی و تعیین رویکرد و روش حرکت در مسیر برنامه است.
اینکه از کجا آمده ایم و در کجا هستیم ،در گام اول ما را به سمت شناخت خود و پیرامون رهنمون می سازد و به کجا می رویم ،در گام بعدی هدف و آینده ما را روشن می سازد.
شاید تا چند سال پیش داشتن برنامه ریزی استراتریک برای شخص انسان خیلی محلی از اعراب نداشت ،اما امروزه مهمترین بخش از فرآیند پرسونال برند تدوین برنامه استراتژیک یکپارچه یا همان هویت مفهومی است که بر پایه آن اهداف ،ماموریت ،چشم انداز و در عین حال ارزش های بنیادین ، علاقه مندی ها ، نقاط ضعف و قوت ،فرصت ها و تهدید های پیشروو سبک زندگی مشخص می شود تا پی ریزی ساختمان معظم پرسونال برند به خوبی صورت بگیرد.
در نوشتار آینده به نحوه تدوین برنامه استراتژیک یکپارچه فردی و مزایای آن بیشتر اشاره می شود.
سپاس و سر تعظیم فرو می آورم