دنیای تبلیغات- بهاریه- سارا ندافی-
و مهم نیست چرا
همه مردم این خاک ، دروغ میبافند!!
سهم من از همهً عشق زمین ….
یک پیاله اشک است
همه دارائی من…
پشت پای راهت
که به این قصه تزویر زمین …آگاهم
گرچه غمگین تر از- هر روزم
گرچه مشتاق تر از- دیروزم
باز میگویم… که تو را، میجویم
نه که چون تو … نابی!!!
چون منم زاده ِآن فصل بهار
چون بهار مالِ من است…نام من است
من زنم… جنسِ زمین
متولد شده از گردش این چرخه ِ ، پنجاه به پنجاه هستم…
لحظه ِ تحویل زمین
من تو را میخوانم
به صداقت و شرافت هر دم
که بدانی این سطح… همه اندوه خودش را با نور
به خدا میدهد و میرود از راه به دَر
باور کن که بهار، توبه شکن
بزم شکن
باورِ مستانهِ پروانهِ محجوب به سر
میدردُ و میرود از شهر به دَر
میکنم حاجت خود …همه تاریکی و سردی دلت را به جهنم فکنم
باور کن
حاجتِ من
به خدا
تازگیِ روح ِ تو است
باور کن که همه ، کالبد ِ کهنه خودرا، به سراپرده آتش دادم
نکند باور من، ذهن تورا تلخ کند
همسفر توشهِ خود را بگذارم … بَرِتو
توشهِ من، مِهر تو است
تو مرا کافی و من عاقبتم، لحظه تحویل تو است
من امیدم این است سرِ هفت سینِ بهارِ امسال
سینِ من ، نونِ تو و نام تو باشد سَرِ من
باور کن که بهار فصل زیبای فراموشیهاست
فصل نو کردن ذهن
فصل تازه شدن فکر و زمان
تو بکن عبرت خود، برگ چنار
که همه فصل نباشد به درخت
بلکه در لحظه تحویل زمین
نو بِکُند باورِ خود
نوروز مبارک
سارا ندافی
سلام
لذت بردم
دست مریزاد
این سروده با یه اش رشته توی هوای خنک بهاری می چسبه
متشکرم
سارا جان بسیار زیبا بود. در سال جدید برایتان آرزوی روزگاری بهاری و پر شکوه می کنم.
سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند
عالی بود ، سپاس
ممنونم ساراجان متن زیبایی است
بسیار زیباست
زیبا و دلنشین بود… از جنس بهار
عالی بود خانم ندافی
عالی بود مثل همیشه تو فوق العاده ای استادِجان
عالی بود استاد عزیز،قلمتون سبز و دلتون بهاری باشه همیشه …
سلام خانم ندافی عزیز
بسیارلذت بردم
شعرتون از نظر احساسی زیباو بهاری بود اما درپارهای موارد جزیی از چارچوب شعر سپید هم خارج میشد بعبارتی اهنگ زیباو ریتمیک شعر به هم میریخت ولی باز هم زیبابود باارزوی موفقیت بیشترتان